چرا آمریکایی‌ها نگران رسیدن سوخو۳۰ به ایران هستند؟/ جنگنده‌ای که موازنه قدرت هوایی خاورمیانه را تغییر می‌دهد

این جنگنده به راحتی می‌تواند با بردی بالغ بر ۳۰۰۰ کیلومتر مأموریت‌های برون مرزی را در جهت حراست از مرزهای عقیدتی انجام دهد. از طرفی این جنگنده با اف ۱۵ و اف ۱۶ مقایسه شده و قدرت رویارویی با آن‌ها را دارد.

او یکی از مهربان‌ترین عقاب‌هایی به شمار می‌رفت که آسمان تا به حال به خود دیده بود. این را عکس‌هایی می‌گویند که همیشه لبخند وی را نشان می‌داد. این را گونه‌های محمد امینی می‌گویند که امسال، سومین سال تحویلی بود که جای خالی بوسه پر مهر پدر را حس می‌کرد. در روزگار حقوق دانان نیز، محبت سرهنگ قصه ما را سایت‌های مختلف به نقل از شاگردان و هم قطارانش حکایت می‌کردند. اما در تاریخ 1/2/1392 سرهنگ خلبان حسین طحان نظیف به همراه تمام محبتش مهمان صخره‌های آبدانان شد. کارشناسان نقص فنی را علت این حادثه عنوان کردند. نقص فنی ای که علاوه بر جناب سرهنگ، به مرتضی پور حبیب 25 ساله نیز اجازه ایجکت(خروج اضطراری از هواپیما) را نداد تا هر دو آن‌ها به همراه جنگنده اف 5 به کوهی در منطقه آبدانان برخورد کرده و آسمانی شوند.

اکثر جنگنده‌های ایرانی دیگر قابلیت انجام مأموریت را ندارند

این نمونه تنها قسمتی از هزاران مشکلی است که روزانه تیزپروازان ارتش جمهوری اسلامی ایران مجبور به دست و پنجه نرم کردن با آن‌ها هستند. مشکلاتی که هر از گاهی علاوه بر این که باعث گرفته شدن پدر از محمد امین‌ها می‌شود؛ باعث اخلال در مأموریت‌های نیروی هوایی نیز می‌گردد. چرا که در پرواز با هواپیماهایی که بیش از 50 سال پیش خریداری شده و هرکدام از آن‌ها حداقل چندین مأموریت دشوار جنگی را پشت سر گذاشته‌اند؛ بیش از آنکه حواس خلبان به مأموریت باشد باید از سلامت لحظه به لحظه هواپیما اطمینان حاصل نماید. از طرفی نیز قطعات هواپیما بعد از چند نوبت پرواز با پدیده خستگی مواجه می‌گردند. پس از این رو لازم است تا برای جلوگیری از وقوع مشکل، قطعات جنگنده هر از گاهی تعویض و یا سرویس شوند لکن به دلیل آنکه اکثر هواپیماهای نیروی هوایی، آمریکایی هستند، قطعات لازم برای این کار موجود نمی‌باشد و در بیشتر اوقات خلبانان ما مجبور به پرواز با هواپیمایی هستند که به قول معروف عمرشان را کرده‌اند. همه این شواهد حاکی از آن است که نیروی هوایی ما پا در راه فرسودگی گذاشته و اگر چاره ای برای این معضل اندیشیده نشود، یقیناً در آینده نیز خسارت‌های سال 1392 تکرار خواهد شد.

اما چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد که برای حل این مشکل دو راه وجود داشته باشد: 1- تولید جنگنده توسط متخصصان داخلی 2- خرید جنگنده‌های مدرن از کشور روسیه که به تازگی روابط نسبتاً خوبی را با ایران برقرار کرده است.


راه طولانی صنعت هوایی تا رسیدن به استانداردهای روز دنیا

خوشبختانه متخصصان داخلی ما در سال‌های اخیر توانستند کارهای خوبی را در این زمینه انجام دهند لکن این کارها علاوه بر اینکه با سطح مطلوب فاصله زیادی دارد، با محدودیت ابزار و قطعه نیز مواجه است. به عنوان مثال جنگنده صاعقه که شباهت بسیار زیادی به اف 5 دارد، توسط متخصصان داخلی تولید شد اما اکثر کارشناسان نظامی با وجود تحسین این تولید داخلی، اذعان داشتند که این هواپیماها قابل رقابت با جنگنده‌های روز دنیا نیست. نمونه دیگر از طرح‌های ملی نیز، قاهر 313 است که متاسفانه و بعد از گذشت چند سال هنوز نمونه عملیاتی آن تولید نشده و این در حالی است که تنها پهپاد این جنگنده تا کنون موفق به انجام پرواز شده است. از طرف دیگر ما با محدودیت قطعه در ساخت بخش‌هایی چون رادار و موتور مواجه هستیم و حتی در صورت داشتن دانش کافی در صنعت هواپیما سازی، بازهم نداشتن قطعات در حجم بالا باعث می‌شود که نتوانیم نیروی هوایی را آنچنان که بتواند باعث پیشگیری باشد؛ تجهیز نماییم.

پس همانطور که شواهد نشان می‌دهد؛ با وجود تلاش خوب متخصصین کشورمان، صنعت ذکر شده به کندی پیش می‌رود حال آنکه لازم است تا رسیدن به شرایط مطلوب، نیروی هوایی کشورمان هر چه سریع تر به جنگنده‌های مدرن دسترسی پیدا کند چرا که با وجود شرایط منطقه و دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی، کوتاهی در این امر می‌تواند خسارات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. تاکید مقام معظم رهبری بر واردات نیازهای کشور نیز خود گواهی بر این مدعاست.


نیروی هوای قدرتمند به چه دردی می‌خورد؟!

نیرو هوایی، محبوب‌ترین نیرو در بین کشورهای قدرتمند نظامی جهان محسوب می‌شود. چرا که این نیرو می‌تواند به سرعت و با حداقل تلفات انسانی آسیب جدی ای را به مواضع دشمن وارد کند، می‌تواند به پیشروی نیروهای زمینی، تسریع چشم گیری ببخشد، می‌تواند به کمک ناو هواپیما بر، در هر کجای جهان مستمر درگیر باشد و... از این رو همواره قدرت‌های نظامی دنیا بودجه قابل توجهی را به این بخش اختصاص می‌دهند. از طرف دیگر کشورهایی که دارای نیروی هوایی ضعیفی هستند؛ در هنگام مواجهه با بحران داخلی، به راحتی حریم کشورشان توسط کشورهای دیگر نقض شده و یواش یواش اختیار کشور از دست دولت مرکزی خارج می‌شود. نظیر آنچه که موسوم به ایجاد "منطقه پرواز ممنوع" توسط غربی‌ها در لیبی، سوریه و عراق بود؛ خود گواهی است بر این مدعی!

حال سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که کار جنگنده را موشک نیز انجام می‌دهد! دیگر چه لزومی به نیروی هوایی قدرتمند است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که خیر؛ موشک در همه جا نمی‌تواند کار جنگنده را انجام دهد. به عنوان نمونه، نیاز است تا هواپیمای یک شخصیت سیاسی در داخل کشور اسکورت شود و یا در جای دیگری نیاز است تا جنگنده یک کشور برای عبور از مرزهای هوایی و رسیدن به مقصد خود؛ همراهی گردد. در این نوع مأموریت‌ها یقیناً نه رادار و نه موشک نمی‌توانند لحظه به لحظه از هدف مراقبت کنند. به دلیل آنکه منطقه مربوط به اسکورت محدود است و اگر موشکی از زمینی و در فاصله دور به مهاجم شلیک شود؛ امکان آسیب رسیدن به هواپیمای غیر نظامی خودی نیز می‌رود. یا آنکه هر کشوری که امنیتش مورد اهمیت است؛ هیچگاه تنها به رادارهای خود اعتماد نکرده و حتماً برای جنگنده‌های کشور دیگر نیز اسکورت می‌فرستد(نظیر اسکورت بمب افکن های روسی ای که برای اعزام به سوریه ، از آسمان ایران عبور کردند.)

از طرفی دیگر جنگ‌های امروز به سمت جنگ‌های نامنظم پیش می‌رود. در این نوع جنگ‌ها عکس برداری هوایی و همچنین پشتیبانی هوایی نیروهای خودی از اهمیت زیادی برخوردار است. به عنوان مثال در همین تحولات اخیر سوریه، وجود جنگنده بمب افکن های روسی ، کاملاً ورق را به نفع جبهه مقاومت برگرداند. این در حالی است که هیچگاه یک فرمانده باهوش، یک محدوده با وسعت کم و با پرا کندگی زیاد نفرات را (از ویژگی جنگ نامنظم) موشک باران نمی‌کند.

در جای دیگر استفاده از جنگنده‌ها، از نظر اقتصادی بسیار مرقون به صرفه تر می‌باشد تا استفاده از موشک. چرا یک فرمانده در حالی که می‌تواند یک هدف را با دو تیر بمب نابود کند؛ به سراغ استفاده از موشک زمین به زمین برود؟!

مزیت بعدی جنگنده‌ها تداوم درگیری آن‌ها است. فرض کنیم دشمن حریم هوایی مارا نقض کرده است! اگر یک موشک زمین به هوا به سمت هدف شلیک کنیم، ممکن است جنگنده دشمن با استفاده از فلر( منحرف کننده موشک) باعث انحراف موشک شده و به سرعت از برد آن سایت موشکی بگریزد. اما اگر یک جنگنده درگیر باشد، می‌تواند بعد از خطا رفتن موشکش، بلافصله باز هم دشمن را رهگیری و کلافه کند.

از طرف دیگر جنگنده‌ها می‌توانند با رادار خود نقاط کور راداری را پوشش دهند به گونه ای که یکی از اهداف اصلی شاه برای خرید تامکت از آمریکا، همین جبران نقص راداری بود! حال آنکه یک موشک هیچگاه همچین قابلیتی را ندارد!
موارد ذکر شده تنها گوشه ای از قابلیت‌های نیروی هوایی است که می‌تواند مسئولین بلند پایه هر کشوری را مجاب به داشتن یک نیروی هوایی قدرتمند کند.


تنها، حمله هوایی است که می‌تواند به ایران خساراتی را وارد نماید

با توجه به حوادث چند دهه گذشته و جنگ‌هایی که رخ داده است، تجربه نشان می‌دهد که سربازان ایرانی در جنگ روی زمین بسیار قدرتمند بوده و به دلیل سبکی که دارند؛ تقریباً هیچ کشوری قادر به رویارویی زمینی با ایران نیست! از همین روست که بیشتر تهدیدات دشمنانی چون آمریکا و اسرائیل در حمله هوایی و ایجاد خسارت‌های محدود خلاصه می‌شود و نه یک جنگ تمام عیار! حال با توجه به ضرورت وجود نیروی هوایی، فرسودگی جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش، وجود جنگنده‌های نسبتاً به روز اف 15، اف16 و اف18 در منطقه و تنش‌ها جمهوری اسلامی با صاحبان این جنگنده‌ها، لازم است تا نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هر چه سریع‌تر به جنگنده های مدرن مجهز شود.

البته این بدان معنی نیست که در جنگ‌های هوایی فقط جنگنده تعیین کننده است! طبق نتایج تمرینات صورت گرفته در جهان، بیش از هفتاد درصد مهارت خلبان است که پیروز نبرد را تعیین می‌کند! از طرفی نیز خلبانان ایرانی جز بهترین خلبانان دنیا هستند و خود غربی‌ها در رزمایش‌های مختلف تیز پروازان ایرانی، این نکته را اذعان داشته‌اند. به عنوان مثال در دنیا کدام خلبان را سراغ دارید که هواپیمایش دچار نقص فنی شده و برای آنکه جان مردم را نجات دهد، ایجکت نکرده و به جای آن هواپیما را به منطقه غیر مسکونی می‌کوبد و جان خود را از دست می‌دهد؟! یا در جای دیگر خلبان‌های شجاع پایگاه تبریز توانستند اف 16 های ترکیه را که به خاک ایران تعرض کرده بودند؛ فراری دهند. از طرفی دیگر خلبان‌های ترسوی عربستانی که با دادن چندین تلفات در یمن، آبروی اف 15 شکست ناپذیر را بردند؛ چطور می‌توانند جرات مقابله با خلبانان ایرانی را به خود دهند. اما با وجود تمام این‌ها اگر جنگنده مورد استفاده نیز عمرش را کرده باشد نمی‌تواند 30 درصد باقی ماموریت را تأمین کند و از این رو بدست آوردن پیروزی در نبردهای هوایی کمی دور از دسرس می‌شود!


ورود سوخو 30 ها جان تازه ای را به نیروی هوایی می‌بخشد

جنگنده SU30 SM یا همان سوخو سی(معروف به فلانکر) قادر است تا به راحتی بخش زیادی از نیازهای ارتش را برطرف نماید چرا که این جنگنده به راحتی می‌تواند با بردی بالغ بر 3000 کیلومتر مأموریت‌های برون مرزی را در جهت حراست از مرزهای عقیدتی انجام دهد. از طرفی این جنگنده با اف 15 و اف 16 مقایسه شده و قدرت رویارویی با آن‌ها را دارد. مدتی قبل، بعد از آنکه اف 16 های ترکیه به سوخو 24 روسیه حمله کردند؛ روسیه با مسلح کردن سوخو 30 هایش به موشک هوا به هوا کاری کرد که اف 16 های ترک، دیگر هیچوقت اجازه نزدیکی به مرزهای سوریه را به خود ندهند!


این پرنده دارای دو موتور و دو سرنشین و ترمز هوایی است که با ترکیبی از ویژگی‌های آیرودینامیکی و پیشرانشی کنترل، قدرت مانور بسیار بالایی را از آن خودش کرده است. از طرفی این هواپیما قابلیت اجرای بیش از 10 ساعت مأموریت در هر شرایط آب و هوایی را داشته و به راحتی می‌تواند اهداف سطحی در زمین و دریا را مورد هدف قرار دهد. ارزش این جنگنده بین 35 تا 45 میلیون دلار تخمین زده شده است. این جنگنده که مدل ارتقاع یافته سوخو 27 است، توانسته توجه روس ها و چینی ها را نیز جلب کند تا جایی که ارتش چین سوخو 30 را مبنی ارتقای جنگنده جی 16 خود قرار داده است. شایان ذکر است که مدل اس ام سوخو 30، تنها در اختیار دو کشور روسیه و قزاقستان (4 فروند) است و وجود آن در یک کشور ثالث، می تواند برای آن کشور حائز اهمیت باشد چرا که ماموریت ها و ویژگی های یک جنگنده کمیاب که بعضا منتشر نمی شود ، قادراست تا در صحنه نبرد هر خلبانی را غافگیر کند. علاوه بر اینها سوخو 30 قادر است تا تمام اهدافی را که در بخش ضرورت نیروی هوایی مطرح شد، تامین نماید.

در کنار همه این‌ها، منابع غیر رسمی کاتالوگی را منتشر کرده‌اند که در آن بعد از تحویل سوخو 30، از فروش سوخو تی 50 به ایران حکایت می‌کند. این هواپیما به عقیده کارشناسان جز دو جنگنده برتر دنیا محسوب می‌شود.

حال به روشنی مشخص است که چرا یانکی‌ها بعد از اعلام فروش سوخو 30 به ایران، آنقدر آشفته و دست‌پاچه شده‌اند به طوری که چندی قبل معاون وزیر امور خارجه آمریکا گفت: مانع فروش جنگنده سوخو 30 به ایران می‌شویم! آن‌ها به خوبی می‌دانند که در کنار قدرت موشکی چشمگیر جمهوری اسلامی، قدرت هوایی آن نیز می‌تواند تنها امید غربی‌ها برای خسارت رساندن به ایران (به خصوص نیروگاه‌های هسته ای) را نا امید و آسمان ایران را گورستان خلبان‌هایشان کند.

اکنون با توجه به روابط نزدیکی که بین ایران و روسیه ایجاد شده؛ لازم است تا مسئولین کشور تفکراتی چون کنار زدن موشک و روی کار آمدن گفتمان را به زباله بیاندازند و با خریدن این نیاز ضروری دفاعی، گام بلندی را در جهت مقابله با شیاطین دنیا برداشته و گفتمان هم موشک، هم مذاکره را به جهانیان اثبات نمایند.


منبع: خبرگزاری دانشجو

مطلب قبلیژنرال‌های دولت فقط سان میبینند
مطلب بعدی طرح ابر آبراه «خزر-خلیج فارس» روی میز ایران و روسیه/ «ایران رود» آرزوی پتر کبیر را محقق می‌کند؟
نظرات
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟
ثبت دیدگاه